صدراصدرا، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 2 روز سن داره
سپهرسپهر، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 22 روز سن داره

داداش کوچولوها

110 - آقای جاالب

1392/11/20 7:49
نویسنده : مامان
226 بازدید
اشتراک گذاری

سلاااام بعد از مدتها سلام 

حدودا بیست روز مانده به پایان 4 سالگی صدرای عزیزتر از جانمان, و ما حالا در خانه پسرکی داریم که با اما و اگرهایش سعی در بحث کردن و قانع کردن ما برای انجام کار دلخواهش دارد.

احساساتش رو میشناسد و میداند که می ترسد, میداند خجالت میکشد.

و پسرکی که کمابیش مترصد انجام کارهای جالب است (از اون کارهایی که با دیدنش چشمات از جاشون آمده بیرون و سعی در کنترل خودت در عصبانیت و خنده داری و ...) , در یک چشم به هم زدن کل دستمالهای داخل جعبه را خالی میکند, موهای عروسک رو قیچی میکند, تمام محتویات کرم رو روی موهایش خالی کرده و با برس افتاده به جان موهای کرمی, و بعد که برای تمیز شدن کرمها از روی موهای میگذاریش داخل حمام بعد چند دقیقه در حمام رو باز میکنی و میبینی کل کف حمام کف است و قوطی خالی شامپو تو دستای پسر و بعد که میری داخل تا از حمام بیرون بیاد میبینی پیچ شیر آب حمام رو هم باز کرده ....

در همین احوالات خاطرمان می آید که یکی دو هفته ی پیش که برای دیدن اقوام به اراک رفته بودیم, خاله ی عزیز پدر آمدند و از ما به خاطر عروسکی که برای دختر 5 ساله شان خریده بودیم تشکر و ابراز شرمندگی میکردند, ما هم بیخبر از همه جا فقط می پرسیدیم چی ؟؟ کجا؟؟ کی؟؟

که خاله جان اشاره به عروسکی که در دستان بهار بود و صدرا به بهار میگفت برای تو خریدمش , بعلهههه صدرا که تا حاالا در هیییچ کمدی رو باز نکرده بود, در کمد دایی حسین رو باز کرده و از داخلش اون عروسک رو پیدا کرده بود و داشت از کیسه ی دایی جان به بهار می بخشید....

همچین پسری الان تو خونه داریم ما ( اگه بازم یادم بیاد حتماً اضافه میکنم )

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)