78- بعد از خیلی وقت
پسرک دو سال و ده ماهه ی ما کلی شیرین زبون تر شده و کارها و حرفاش متفاوت تر از گذشته که هم دل مامان و بابا مثل همه ی مامان باباهای دیگه قنج میره و هم خندهشون میگیره
مثلاً بعضی وقتا که مادر به پسر غذا میده و قاشق رو میبره به سمت دهان پسرش و میگه بیا؛ پسرش تو جواب بهش میگه بیا چیه قشنگ بگو بفرمایید.
خلاصه که صاحب نظره تو بیشتر موارد ..
راستی پسر قصه ی ما عاشق اینه که موقع پیاده روی دست تو دست مامان و بابا راه بره.
تو راه برگشتی که از سفر به جزیره زیبای کیش داشتیم تو فرودگاه با همه سلام و احوالپرسی میکرد, بی اونکه بپرسن اسمش رو میگفت و باهاشون حرف میزد.
توی جزیره هم از همه ی چی به خصوص از پارک دلفینهاش خیلی خوشش اومده بود البته که تو اون لحظه به دلیل اینکه نیاز داشت زیاد توجه کنه ابراز احساسات نمی کرد ولی بعدش خیلی از دلفینا و حرکاتشون با انرژی صحبت میکنه , تنها چیزی که اونجا میگفت این بود که دلقک سیرک رو بیاریم خونه!!!
روز دوشنبه گذشته مادر برای سونو گرافی به مرکز سونوی دکتر هاشمی تو نیاوران , همون که بهمون گفت صدرا تودلیتون پسره نه دخمل رفت و پسرک شماره 2 رو دید , خداروشکر همه چیزش خوب و نرمال بود و نی نی هم حسابی تکون میخورد برای خودش.
مامان از دکتر خواست تا یه کم فیلم بگیره و دکتر گفت که بعد از اتمام کارم , فیلم برداری شروع شد , و دکتر توضیح میداد بعد رفت روی صورت نی نی و تا تصویر رو سه بعدی کرد , نی نی دستش رو گذاشت روی صورتش و ما هیچی ندیدییییممممممممم :) .