صدراصدرا، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 11 روز سن داره
سپهرسپهر11 سالگیت مبارک

داداش کوچولوها

116- سپهر یک ساله شد

                  امروز 22/2/93 ،‌ سپهر کوچولوی خونه ما یک ساله شد! سپهر 3120 گرمی امروز 10کیلو شده و قدش از 50 سانتیمتر به حدود 80 رسیده! سپهر تا امروز 7 تا دندون کوچولو داره و چند وقته سینه خیز خودش رو به مقصدش میرسونه! از بین میوه ها هندوانه و طالبی رو ترجیح میده و  فطیر ( یه نوع نون شیرین مال اراک) تنها چیزیه که همیشه علاقمند به خوردنشه. به بازی با کلید علاقه خاصی داره. دو سه روزی درگیر بازی با یه دونه کلید و قفل شد و ساعتها بدون هیییچ سر و صدا و نق نقی تلاش کرد و تلاش کرد تا بالاخره تونست کلید رو داخل قفل بذاره،‌ از اون به بعد هر دفعه که این کار رو تکرار کر...
22 ارديبهشت 1393

115- داداشا و کاراشون

صدرا تو خونه همه بازی میکنه اما کماکان به مامان بازی علاقه ی خاص داره , سه چهار تا بچه ی قد و نیم قد داره که صدرا مامانشونه ازش میپرسم چرا مامانشونی بابا نیستی ؟ میگه آخه اگه بابا باشم و گرسنه بشن چه کار کنم؟!!! در حال حاضر عکسی از نوه هام در دست نیست متاسفانه در اولین فرصت عکس میذارم ازشون  سپهری حسابی شیرین بلا شده , هر کار و صدایی رو تقلید میکنه از زبون در آوردن یه آقا تو دلفیناریوم برج میلاد بگیر, تا خرپف بابا توی خواب و عطسه ی خودش!!   پی نوشت: مدتیه که قادر به آپلود عکس نیستم نمیدونم اشکال از اینترنت منه و یا نی نی وبلاگ !   ...
4 ارديبهشت 1393

114- گربه ی بزرگ و وحشی شهر موشها

و درست هفته ی پیش پنج شنیه بود که آقای دزد به خانه ی ما سر زد و کل طلاهای مامان رو با خودش برد. و درست هفته ی پیش بود که خانه برای پسر ناامن شد. گمان بردیم درگیر ماجرا نیست اما با دیدن نگهبان ساختمان منزل مادربزرگ و نقل همه ی آنچا اتقاق افتاده دریافتیم که همه رو پی برده. و از آن شب گربه ی وحشی شهر موشها در کمین اوست و هر آن از در و دیوار خانه به سویش حمله ور است. و از آن شب برای آوردن شیی از اتاقش می خواهد که شش دنگ او را بپایم  و از آن شب موقع خواب می خواهد که بعد از خواب رفتن به او سر بزنیم و و از آن شب نیمه های شب که برای نوشیدن آب بیدار میشود، خوابش رو در اتاق مامان بابا ادامه می دهد. پسرکم ببخش که خیلی زود با کثیفی ای...
23 اسفند 1392

113- ده ماهگی سپهر

سپهر شیرین ماه ده ماهه شد. حسابی با رورئک حرفه ای رانندگی می کنه عاشق ماشین شارژی دادششه که با اجازه داداش شبها مخصوصا وقتی او خوابه ، با روروئکش می آد مامان رو میکشه تا توی اتاق جلوی ماشین و از مامان میخواد سوارش کنه بعد حساااابی کیف میکنه. کاملا با زبان خاص خودش مفهوم خواسته هاش رو میرسونه به انواع سیم هم علاقمنده،‌ با ورق زدن کتاب حسابی سرگرم میشه حلقه ی هوش رو بازی میکنه و میگه دَ ( دست )‌ و خودش دست میزنه. هر چی صدرا برداره یا بخوره می خواد !!!  - بابا کمی آواز میخونه و بعد سپهر با صدای آآآآآ میخواد که بابا ادامه بده. وقتی ازش پرسیده بشه بابا کو؟؟ - ااااااا ( یعنی رفت)‌ صدرا کو؟؟ - اااااااا ب...
23 اسفند 1392

112 - 4 سال گذشت

  از چشیدن طعم و دغدغه های پدر و مادریمان  از بودن خوش طعم تو در جمع مان  پسر خوب و شیرین ما صدرا 4 سال تمام عشقی بی مثال را برای ما رفم زدی  از تو ممنونیم  تولدت مبارک    پ.ن ( به دلیل مشغله ی خیلی زیاد مامان این پست به جای 11 اسفند در تاریخ 22 اسفند ارسال شد. با پوزش) ...
23 اسفند 1392

111- سپهر

سپهر ما تا الان دیگه شده یه گوله قند که با هر کاری که انجام میده فقط دوست دارین درست قوتش بدین. تو بغل پدر یا باباجون که میره وقتی خوابش بیاد سرش رو میگذاره روی شونه یا سینه شون و میگه اِاِاِ, اگه متوجه منظورش نشن سرش رو بلند میکنه تو چشماشون نگاه میکنه و دوباره سرش رو میذاره و همون آوا رو تکرار میکنه یعنی برای لالایی بخونین تا بخوابم. خوردن رو دوست داره و جدیدا میخواد همه چی رو خودش تو دهنش بگذاره حتی می می اش رو  با روروئک رفتن رو خیلی خوب بلده و در کمتر از دقیقه خودش رو به هدفش میرسونه. با شرکت در تنها یک مجلس عقد کنان, نانای کردن و بشکن زدن رو یاد گرفته, سق میزنه , بعد از غذا خوردن دو دستش رو میبره بالا و الهی شکر میگه تا...
20 بهمن 1392

110 - آقای جاالب

سلاااام بعد از مدتها سلام  حدودا بیست روز مانده به پایان 4 سالگی صدرای عزیزتر از جانمان, و ما حالا در خانه پسرکی داریم که با اما و اگرهایش سعی در بحث کردن و قانع کردن ما برای انجام کار دلخواهش دارد. احساساتش رو میشناسد و میداند که می ترسد, میداند خجالت میکشد. و پسرکی که کمابیش مترصد انجام کارهای جالب است (از اون کارهایی که با دیدنش چشمات از جاشون آمده بیرون و سعی در کنترل خودت در عصبانیت و خنده داری و ...) , در یک چشم به هم زدن کل دستمالهای داخل جعبه را خالی میکند, موهای عروسک رو قیچی میکند, تمام محتویات کرم رو روی موهایش خالی کرده و با برس افتاده به جان موهای کرمی, و بعد که برای تمیز شدن کرمها از روی موهای میگذاریش داخل حمام بعد ...
20 بهمن 1392